کد مطلب:210737 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:120

تقلید در فروع دین
در احكام دین چون دامنه وسیعی دارد و یك فرد نمی تواند در كلیه مسائل شخصا استنباط و اجتهاد كند ناگزیر باید درباره فروع دین تقلید نماید.

و بدیهی است هر كس می تواند دامن همت بالا زده و در هر قسمتی از مسائل مورد لزوم قواعد استخراج را به مقتضای ادله فقهیه استنباط و استخراج نماید و هر مسئله ای را كه نتوانست بفهمد می تواند به فقهای مجتهد جامع شرایط مراجعه كند و از آنها استعلام نماید و تبعیت و پیروی كند و احكام دین خود را طبق اصول تعلیمی فقها به اجرا بگذارد و شكی نیست كه به حكم عقل و وجدان جاهل در قبال عالم حق چون و چرا ندارد و باید به حكم ضرورت نادان از دانا پیروی كند هر جاهلی در هر فنی باید از متخصص فن تبعیت نماید چه عقل حكم می كند رهگذری كه راه را نمی داند و چاه را در راه تمیز نمی دهد از طی كنندگان راه بپرسد و رهبری بخواهد تا در چاه نیفتد.

خرد می گوید مریض باید از طبیب حرف بشنود و به گفته او عمل كند تا دردهای او بهبودی یابد.

امراض روحانی هم مانند بیماری های جسمانی است باید به حكم ضرورت نزد طبیب رفت و نسخه او را پیچید و عمل كرد تا بهبودی حاصل گردد وگرنه در راه به چاه خواهد افتاد.

بدون تردید دردهای انسانی در زندگانی فردی و اجتماعی یك رنگ و دو رنگ نیست و تمام بشر نسبت به مرض یكسان هستند یعنی از علاج قاصر می باشند و نیروی علاج همه دردها را ندارند.

بنابر همین حقیقت است كه قرآن هم تصریح فرموده ما اوتیتم من العلم الا قلیلا

از آیه 87 سوره ی اسراء

از دانش ها جز اندكی به شما داده نشده است باید برای بهبود مرضای روانی و جسمانی به دارالشفای الهی رفت و از آنجا تقاضای علاج و بهبود نمود محققا دقیق ترین دارو و رؤف ترین پرستار در آن دارالشفا است و این دارالشفا دین است و نسخه شفای آن فقه و به دست آوردن آن اجتهاد و استنباط است و چون همه موفق نمی شوند مجتهدین باید مشعل رهبری را به دست گیرند و غیرمجتهدین هم باید پیروی و اطاعت كنند تا به بركت قرآن كه تعلیم دهنده فقه اسلام است توفیق بهبودی حاصل كنند.



[ صفحه 203]



مرور زمان ثابت نموده كه مراجعه كنندگان به دارالشفای دین بهبودی كامل یافته و عمل كنندگان برنامه قرآن در كمال صحت و عین سلامت و عافیت و استقامت بوده اند و هر كس به حكم ضرورت به این دارالشفاء مراجعه كرده موفق و سلامت برگشته است.

و نكته جالب این جا است همان طور كه خطای طبیب را طبیب تشخیص می هد و اشتباه مهندس را مهندس تشخیص می دهد خطا و اشتباه مجتهد را هم مجتهد تمیز و تشخیص می دهد و دیگران حق چون و چرا ندارند زیرا اگر اهل تحقیق و تتبع و استنباط و اجتهاد باشد كه خود مجتهد است با این حال باید نادان از دانا پیروی كند چنانچه در طبیعت هر آدمی است كه از سنین خردسالی مطیع سال خوردگان می باشد و دایره را بزرگ كشید هر كس در هر فن نادان باشد از علمای آن فن می پرسد و بدان عمل می كند.

بنابراین در عصر تفریع دین احكام همه تدریس و تعلیم شد و راه استنباط و اجتهاد هم به مردم آموخته شد كه از روی مبانی اربعه كتاب و سنت و عقل و اجماع مسائل حادثه را استنباط كنند و عمل نمایند و هر جا به مشكلی برخوردند به قرآن عرضه كنند تا روش آموزش و پرورش قرآن مشكل آنها را حل كند و البته این مقام به وسیله قوه استنباط و اجتهاد دست می دهد.